Wednesday, July 22, 2009

مقالات مد وزیبایی


مقالات مد وزیبایی

معیار لاغری برای زیبایی اندام زنان

نتیجه‌گیری در مورد تعریف "زشتی" اندام ‏خیلی راحت بدست می‌آید: زن چاق، کاملا بی‌ریخت است و جذابیت جنسی ندارد. حتی زنی که هیکل متوسط و معمولی ‏دارد، نسبتا چاق محسوب می‌شود...
در رقابت شدیدی که از چند دهه پیش میان سلامت زنان و زیبایی آنان آغاز شده، اولین پیروزی رسمی به نفع سلامت زنان در ماه جاری ثبت شد. گردانندگان یک نمایش جهانی مد که سالانه در شهر مادرید در اسپانیا برگزار می‌شود، اعلام کردند ‏که از پذیرفتن مانکن‌های بسیار لاغر در نمایش معذورند زیرا که برخی از مانکن‌ها بقدری لاغر هستند که به جای نشان ‏دادن زیبایی اندام، نمایانگر ظاهری بیمار بشمار می‌روند. حدود سی در صد مانکن‌هایی که سال پیش در این نمایش شرکت ‏داشته‌‌اند، امسال از شرکت در آن محروم شده‌اند چرا که نسبت وزن و قد آنها پایین تر از میزان لازم برای سلامت آنان ‏است.‏
گرچه بسیاری از طراحان لباس و مانکن‌ها به این تصمیم گیری که موفقیتی برای مدافعین سلامتی زنان بشمار می‌رود اعتراض کرده‌اند. اما گردانندگان این نمایش تاکید کرده‌اند که مانکن‌هایی را که ظاهر بسیار لاغر و بیمارگونه دارند به ‏نمایش راه نخواهند داد چرا که سلامت زنان از زیبایی مهمتر است و تاکید این نمایش بر روی کیفیت طرح‌ها ولباس‌های ‏ارائه شده خواهد بود، و نه تبلیغ لاغری بیمارگونه برای زنان. به گفته مدیر گرداننده نمایش سالانه مد در مادرید، "شاید این ‏تصمیم‌گیری باعث تعجب بسیاری شود، اما برای سلامت اهمیت دارد." و به این ترتیب این تصمیم‌گیری به عنوان اولین گام ‏رسمی بر تاکید اهمیت سلامت زنان و مخالفت با تبلیغ لاغری بیمارگونه به عنوان "زیبایی زنانه" ثبت شد. ‏
این خبر توسط سی‌ان‌ان و به نقل از خبرگزاری معتبر رویتر گزارش شده است و نشان می‌دهد که برای اولین بار، برخی ‏دست‌اندرکاران صنعت مد در زمینه تبلیغ زیبایی مسئولیت پذیرفته و اقدام به مبارزه با تبلیغ تصویرهای نادرست از زیبایی ‏برای زنان کرده‌اند. کلیشه‌های تعریف شده از "زن زیبا" از طریق صنعت مد، مجله‌ها، فیلم‌های هالیوود، آگهی‌ها و بطور ‏کلی رسانه‌های ارتباط جمعی بطور مرتب ارائه می‌شود. بر طبق این تعریف، اندام "زیبا"ی زنانه بیش از حد طبیعی لاغر ‏است، یعنی از رژیم غذایی سالم برخوردار نیست. و زن خوش اندام هیچوقت یک شکم سیر غذا نمی‌خورد! این تصویر ‏لاغری اندام بقدری در رسانه‌های گوناگون تکرار شده است که یکی از موازین "خوش اندامی" برای زن، لاغری بیش از ‏حد طبیعی شده است. ‏
بنابراین تعریف "زیبایی" اندام که مرتب از طریق همه رسانه‌ها تکرار می‌گردد، نتیجه‌گیری در مورد تعریف "زشتی" اندام ‏خیلی راحت بدست می‌آید: زن چاق، کاملا بی‌ریخت است و جذابیت جنسی ندارد. حتی زنی که هیکل متوسط و معمولی ‏دارد، نسبتا چاق محسوب می‌شود. ‏

چاقی یا لاغری: مساله فمینیستی

زنان و دختران جوان در تلاش برای رسیدن به نورم "زیبایی اندام" رژیم غذایی می‌گیرند و گاه در این راه چنان به افراط ‏پیش می‌روند که دچار بیماری‌های کم‌غذایی از جمله از دست دادن اشتهای طبیعی (‏‎(Anorexia‏ و تحریک مرتب معده ‏برای استفراغ غذا ‏‎(Bulimia)‎‏ می‌شوند. در امریکا از هر پنج دختر دانشجو، یک نفر به بیماری کم‌غذایی دچار است و ‏حدود 20 درصد از افراد مبتلا به این بیماریها جان می‌سپارند. این مساله بقدری رایج و نگران کننده است که در برخی از ‏دانشگاه‌های امریکا، مواد غذایی رژیمی مثل سالاد در غذاخوری دانشگاه‌ بطرز ماهرانه‌ای با مواد نشاسته‌ای آغشته می‌شود ‏که دانشجویانی که تنها از سالاد تغذیه می‌کنند که لاغر بمانند، دچار بیماری کم‌غذایی نشوند.‏

کتاب "چاقی یک مساله فمینیستی است" ‏‎ (Fat is a Feminist Issue)‎‏ نوشته سوزی ارباک ‏‎ (Susie Orbach) ‎که ‏متخصص روان‌درمانی است...متن کامل در ادامه مطلب

نتیجه‌گیری در مورد تعریف "زشتی" اندام ‏خیلی راحت بدست می‌آید: زن چاق، کاملا بی‌ریخت است و جذابیت جنسی ندارد. حتی زنی که هیکل متوسط و معمولی ‏دارد، نسبتا چاق محسوب می‌شود...
در رقابت شدیدی که از چند دهه پیش میان سلامت زنان و زیبایی آنان آغاز شده، اولین پیروزی رسمی به نفع سلامت زنان ‏در ماه جاری ثبت شد. گردانندگان یک نمایش جهانی مد که سالانه در شهر مادرید در اسپانیا برگزار می‌شود، اعلام کردند ‏که از پذیرفتن مانکن‌های بسیار لاغر در نمایش معذورند زیرا که برخی از مانکن‌ها بقدری لاغر هستند که به جای نشان ‏دادن زیبایی اندام، نمایانگر ظاهری بیمار بشمار می‌روند. حدود سی در صد مانکن‌هایی که سال پیش در این نمایش شرکت ‏داشته‌‌اند، امسال از شرکت در آن محروم شده‌اند چرا که نسبت وزن و قد آنها پایین تر از میزان لازم برای سلامت آنان ‏است.‏
گرچه بسیاری از طراحان لباس و مانکن‌ها به این تصمیم گیری که موفقیتی برای مدافعین سلامتی زنان بشمار می‌رود ‏اعتراض کرده‌اند. اما گردانندگان این نمایش تاکید کرده‌اند که مانکن‌هایی را که ظاهر بسیار لاغر و بیمارگونه دارند به ‏نمایش راه نخواهند داد چرا که سلامت زنان از زیبایی مهمتر است و تاکید این نمایش بر روی کیفیت طرح‌ها ولباس‌های ‏ارائه شده خواهد بود، و نه تبلیغ لاغری بیمارگونه برای زنان. به گفته مدیر گرداننده نمایش سالانه مد در مادرید، "شاید این ‏تصمیم‌گیری باعث تعجب بسیاری شود، اما برای سلامت اهمیت دارد." و به این ترتیب این تصمیم‌گیری به عنوان اولین گام ‏رسمی بر تاکید اهمیت سلامت زنان و مخالفت با تبلیغ لاغری بیمارگونه به عنوان "زیبایی زنانه" ثبت شد. ‏

این خبر توسط سی‌ان‌ان و به نقل از خبرگزاری معتبر رویتر گزارش شده است و نشان می‌دهد که برای اولین بار، برخی ‏دست‌اندرکاران صنعت مد در زمینه تبلیغ زیبایی مسئولیت پذیرفته و اقدام به مبارزه با تبلیغ تصویرهای نادرست از زیبایی ‏برای زنان کرده‌اند. کلیشه‌های تعریف شده از "زن زیبا" از طریق صنعت مد، مجله‌ها، فیلم‌های هالیوود، آگهی‌ها و بطور ‏کلی رسانه‌های ارتباط جمعی بطور مرتب ارائه می‌شود. بر طبق این تعریف، اندام "زیبا"ی زنانه بیش از حد طبیعی لاغر ‏است، یعنی از رژیم غذایی سالم برخوردار نیست. و زن خوش اندام هیچوقت یک شکم سیر غذا نمی‌خورد! این تصویر ‏لاغری اندام بقدری در رسانه‌های گوناگون تکرار شده است که یکی از موازین "خوش اندامی" برای زن، لاغری بیش از ‏حد طبیعی شده است. ‏
بنابراین تعریف "زیبایی" اندام که مرتب از طریق همه رسانه‌ها تکرار می‌گردد، نتیجه‌گیری در مورد تعریف "زشتی" اندام ‏خیلی راحت بدست می‌آید: زن چاق، کاملا بی‌ریخت است و جذابیت جنسی ندارد. حتی زنی که هیکل متوسط و معمولی ‏دارد، نسبتا چاق محسوب می‌شود. ‏

چاقی یا لاغری: مساله فمینیستی

زنان و دختران جوان در تلاش برای رسیدن به نورم "زیبایی اندام" رژیم غذایی می‌گیرند و گاه در این راه چنان به افراط ‏پیش می‌روند که دچار بیماری‌های کم‌غذایی از جمله از دست دادن اشتهای طبیعی (‏‎(Anorexia‏ و تحریک مرتب معده ‏برای استفراغ غذا ‏‎(Bulimia)‎‏ می‌شوند. در امریکا از هر پنج دختر دانشجو، یک نفر به بیماری کم‌غذایی دچار است و ‏حدود 20 درصد از افراد مبتلا به این بیماریها جان می‌سپارند. این مساله بقدری رایج و نگران کننده است که در برخی از ‏دانشگاه‌های امریکا، مواد غذایی رژیمی مثل سالاد در غذاخوری دانشگاه‌ بطرز ماهرانه‌ای با مواد نشاسته‌ای آغشته می‌شود ‏که دانشجویانی که تنها از سالاد تغذیه می‌کنند که لاغر بمانند، دچار بیماری کم‌غذایی نشوند.‏

کتاب "چاقی یک مساله فمینیستی است" ‏‎ (Fat is a Feminist Issue)‎‏ نوشته سوزی ارباک ‏‎ (Susie Orbach) ‎که ‏متخصص روان‌درمانی است در سال 1978 چاپ شد. پیام این کتاب این بود که به جای پرخوری و سپس رژیم گرفتن، فرد ‏باید فقط برای رفع گرسنگی غذا بخورد، و در واقع نیازی به رژیم غذایی نیست. گذشته از متخصصین بهداشت و تغذیه که ‏کتاب‌ها و مقالات فراوانی درباره شیوه تغذیه سالم و پرهیز از رژیم‌های افراطی نوشته‌اند، فمینیست‌ها نیز در زمینه آشکار ‏کردن مساله رژیم لاغری به عنوان یک مساله ضد زن، تلاش فراوانی کرده و دراین زمینه مطالب فراوانی نوشته‌اند.‏

پژوهشگران و فعالان فمینیست‌ تلاش دارند این حقیقت را که معیار لاغری برای زیبایی اندام زنان کاملا مصنوعی بوده و با ‏واقعیت زندگی طبیعی همخوان نیست، به میان مردم برده و با معیارهای ساختگی و غیرطبیعی زیبایی مبارزه کنند. آنها ‏بطور نمونه به عروسک باربی ‏‎(Barbie)‎‏ اشاره می‌کنند که با قد بیش از 2 متر، تنها 46 کیلوگرم وزن دارد، در حالیکه ‏متوسط قد و وزن زن امریکایی به ترتیب 163 سانتیمتر و 66 کیلوگرم است. اگر عروسک باربی در همان ابعاد جان ‏می‌یافت، نمی‌توانست وزن خود را حمل کند، نمی‌توانست قاعدگی ماهانه داشته باشد، والبته بهیچوجه امکان باروری و ‏بارداری نداشت.‏

کنترل زن با ارائه کلیشه "زیبایی"‏

با این وجود هنوز باربی مظهر زیبایی زن حتی برای خود زنان است. بسیاری از زنان بدنبال رژیم غذایی بوده و برای ‏‏"زیبا"سازی خود بر اساس نورم‌های تعریف شده توسط رسانه‌ها می‌کوشند. بطور نمونه، در امریکا همیشه 20 درصد از ‏زنان در رژیم غذایی بسرمی‌برند. اینکه چرا زنان بدین شدت به رژیم غذایی روی می‌آورند و لاغری به عنوان نورم زیبایی ‏بصورتی چنین فراگیر در سراسر جهان پذیرفته شده، کاملا روشن نیست. اما آنچه روشن است رسانه‌ها نقش بسیار اساسی ‏در این زمینه ایفا می‌کنند. شیوه کار رسانه‌ها در این زمینه چنان است که تحمیل این تعریف زیانبار از زیبایی بصورت ‏زورگویی جنسیتی به زن دیده نمی‌شود، بلکه زن احساس می کند کاملا کنترل بدن خویش را در اختیار دارد و با میل خود و ‏با لذت برای لاغری می‌کوشد. حتی برخی زنان آن را نوعی آزادی زن در تعریف شکل ظاهر خود دانسته و ایرادی در آن ‏نمی‌بینند. اما این مساله در واقع ربطی به کنترل زن برروی بدن خویش ندارد، بلکه مربوط به چیزی است که به عنوان ‏تعریف "زیبایی" به زن تحمیل می‌شود، تعریفی که با واقعیت زندگی تطبیق ندارد، کاملا ساختگی است، و دربسیاری موارد ‏زیانبار بوده و نه تنها به کاهش اعتماد به نفس بلکه به انفعال فردی و اجتماعی آنان نیز می‌انجامد.‏

اگر تا نیمه سده بیستم، کنترل بر روی زن از طریق تعریف محدود نقش و جایگاه زن در خانواده و اجتماع و حتی تعریف ‏شیوه مناسب رفتار برای زن در زندگی حتی در رابطه جنسی انجام می‌گرفت، امروزه این تعریف‌ها جای خود را به تعریف ‏‏"زیبایی زنانه" و "جذابیت جنسی" برای شکل و قیافه و بدن زن داده است. جالب اینکه این کنترل از طریق خود زن بشیوه ‏قانع کردن او در پذیرفتن معیار زیبایی صورت می‌گیرد. زن "زیبا" یعنی زنی که بلند قد و لاغر باشد، و پوستی روشن و ‏بدون چروک داشته باشد. با همین تعریف از زیبایی است که همه صنعت‌های زیبایی سازی، از تولید لوازم آرایش گرفته تا ‏لباس زیر و از موسسه‌های کمک به رژیم لاغری گرفته تا جراحی زیبایی، زنان را مورد استفاده قرار می‌دهند. اما اقتصاد ‏تنها وجه قضیه نیست، بلکه زن از خودپذیری و دوست‌داشتن موجودیت خود محروم می‌شود و همیشه احساس ناخوشایند ‏نارضایی از ظاهر خویش را چون باری سنگین بدوش می‌کشد. باری که مانع از تحرک اجتماعی وی و استفاده از ‏توانایی‌های واقعی وی در جامعه می‌گردد. ‏

کلیشه جنسیتی برای تعریف "زیبایی"‏

در این مدل ساختگی ارائه شده از "زیبایی"، اندام زنانه توسط مانکن‌هایی تعریف می‌شود که وزن آنها 20درصد کمتر از ‏وزن معمولی متناسب با قد آنهاست. این مانکن‌ها حدود 20 تا 25 سال سن دارند، صورت هیچیک از آنها چروک ندارد، و ‏قد هیچکدام آنها کوتاه نیست. و با این تصویر، زنی که باردار شود و بچه به دنیا آورد و طبیعت آثار مادری را بر شکم و ‏پستان‌هایش بگذارد، جایی ندارد. همچنین زنی که پا به سن می‌گذارد و صورتش چروک برمی‌دارد، یا مویش سفید می‌شود، ‏از تعریف "زیبایی" بشدت فاصله می‌گیرد. این درحالیست که "جذابیت" مرد هنوز به همان شیوه سنتی در "قدرت" او ‏خلاصه شده و این قدرت تا حد معینی با بالارفتن سن افزایش می‌یابد!‏

کلیشه زیبایی تنها در القای مفهوم ساختگی زیبایی نیست که بکار می‌رود، بلکه در جهت‌گیری برداشت عموم از شخصیت ‏زن نیز تاثیر دارد. "زیبایی" در کنار "خوبی" و "قابل اعتماد بودن" و یک سری ویژگی‌های مثبت دیگر تعریف می‌شود، ‏چنانچه شخصیت‌های خوب فیلم‌های سینمایی همیشه از زیبایی خاصی برخوردارند. در عوض، "زشتی" و "بدی" نیز ‏درکنار هم تعریف می‌شود. هر چقدر شخصیت‌های باهوش و دارای نقش مثبت در فیلم‌ها "خوش اندام" و "خوش سیما" ‏هستند، افراد بدجنس یا بی‌عرضه یا احمق یا غیرقابل اعتماد در هالیوود با چهره‌ای زشت، یا هیکلی چاق، یا قد کوتاه، یا ‏موی سفید ظاهر می‌شوند. ‏

نکته جالب اینکه در میان اکثر زنان، لاغر شدن – صرف نظر از وزن طبیعی آنان - نوعی دستاورد محسوب می‌شود. زنی ‏که وزن کم می‌کند، ازسوی زنان همقطارش مورد تشویق و تحسین قرار می‌گیرد‎ ‎‏ و امریکایی‌ها حتی برای آن ضرب‌المثل ‏ساخته‌اند که "هر چقدر لاغر یا پولدار شوی، باز هم کم است"*. از همین رو همه حسرت و آرزوی لاغر شدن را دارند. ‏اگر چه برای بسیاری افراد کاهش وزن برای حفظ سلامتی صورت می‌گیرد، اما وزن متناسب هرکسی متناسب با قد و ‏استخوان‌بندی و ساخت ژنتیک وی تعریف می‌شود و زیاده روی در کاهش وزن بشدت برای سلامت جسمانی ضرر دارد.‏

‏"زیبایی": یک امر طبقاتی

در اکثر فرهنگ‌ها، زیبایی طبیعی با ویژگیهای قشر مرفه جامعه تعریف شده و می‌شود. در گذشته‌ای نه چندان دور، معیار ‏زیبایی برای زن "سفید و کمی چاق" بود، چرا که کمی چاق بودن نشانه غذای کافی داشتن و در نتیجه، سلامت جسمانی و ‏توانایی باروری بود. همچنین "سفید" بودن که حاصل دور بودن از آفتاب بود، به معنای از کار بیرون معاف بودن و درخانه ‏استراحت کردن، یعنی نشانه بی‌نیازی از کار و دارایی و ثروت بود. به همین دلیل در بسیاری از فرهنگ‌ها، "سفید" بودن ‏مورد حسرت همگان بوده و به عنوان نشانه رفاه مورد ستایش قرار می‌گرفته و "زیبا" شناخته شده است. ‏

در حال حاضر در جوامع غربی، به عکس، "سفید" بودن به معنی دوربودن از طبیعت وآفتاب و ورزش نکردن است. از ‏همین رو، ورزش کردن و لذت بردن از طبیعت و درنتیجه باصطلاح "برنزه" شدن مد شده است (بگذریم که تبعیض علیه ‏رنگ تیره طبیعی پوست در بسیاری موارد همچنان پابرجاست.) همچنین چاقی نشانه پرخوری و بدغذایی است. افرادی که ‏از غذاهای پرچربی و سرخ شده استفاده می‌کنند، و امکان تهیه غذای سالم مرکب از میزان متناسب مواد غذایی گوناگون را ‏ندارند، یا به علت مشغله زیاد وقتی برای ورزش کردن پیدا نمی‌کنند، یا اینکه امکان پرداختن هزینه سالن ورزشی را ‏ندارند، معمولا چاق می‌شوند. اینگونه افراد معمولا از قشرهای پایین هستند که بیشتر از غذاهای آماده و فوری ‏fast food‏ ‏تغذیه می‌کنند، آگاهی و دقت لازم برای حفظ سلامت جسمانی را ندارند، و یا از امکانات ورزشی محروم هستند. در حالیکه ‏افراد در قشرهای متوسط و بالا که از آگاهی برخوردار بوده و امکان پرداخت هزینه لازم برای غذای مناسب و امکانات ‏ورزشی را دارند، برای حفظ سلامت خود از چاقی می‌پرهیزند.‏

اما امروزه متاسفانه لاغری بیمارگونه تبدیل به معیار زیبایی اندام زنانه شده است که هیچ ربطی به سلامت ندارد. یعنی ‏اکثریت قریب به اتفاق زنان اگر غذای سالم بخورند و بطور مرتب ورزش کنند و کاملا مواظب سلامت جسمانی خود باشند، ‏باز هم چنان اندام باصطلاح مانکنی نخواهند داشت. اما حتی بر اساس همین معیارهای ساختگی نیز، زیبایی یک امر طبقاتی ‏است. زنان طبقه متوسط و بالا در تلاش برای کسب زیبایی، از شیوه‌های گوناگون استفاده می‌کنند که از رژیم غذایی و ‏استفاده از لوازم آرایش گرفته تا جراحی بینی و کشیدن پوست صورت و بزرگ کردن سینه و کوچک کردن شکم و ... را ‏در بر می‌گیرد. اما زنان طبقات پایین‌تر که توان تامین مخارج "زیبایی" را ندارند، همچنان "نازیبا" باقی می‌مانند! به بیان ‏دیگر، با پیشرفت تکنولوژی، داشتن "زیبایی" به یک امر طبقاتی تبدیل می‌شود. بعضی‌ها می‌توانند "زیبایی" صورت و ‏اندام خود را تامین کنند، ولی اکثریت زنان جهان هرگز توان بدست آوردن "زیبایی" را نخواهند داشت.‏

افزایش نارضایتی از خود

کلیشه‌های ارائه شده از جذابیت جنسی چنان تاثیرگذار است که بر اساس پژوهش‌های انجام شده در کشور امریکا، بسیاری ‏از زنان از ظاهر خود ناراضی هستند، و این امر باعث کاهش اعتماد به نفس در آنان و افزایش نارضایی از خویش ‏می‌گردد. طبیعی است که لاغری بیش از حد بسادگی به دست نمی‌آید و به تلاش و صرف وقت زیادی نیاز دارد. آیا زنی که ‏به اندازه کافی اعتماد به نفس ندارد، وافزون بر آن، بخش عمده‌ای از فکر و تلاش وی صرف زیباسازی هیکل و صورت ‏خودش می‌شود، می‌تواند از جایگاه اجتماعی مناسب برخوردار باشد و نقش اجتماعی خود را با شایستگی ایفا کند؟

ارائه تصویر کلیشه‌ای ناهمخوان با طبیعت از زیبایی زن نه تنها باعث کاهش اعتماد به نفس زنان می‌گردد و موقعیت ‏اجتماعی زنان را متزلزل می‌سازد، بلکه برروی نقش زن در خانواده نیز بی‌تاثیر نیست وگاه تمایل به باردار شدن و زایمان ‏و شیردادن به کودک را نیز در زنان کاهش می‌دهد. این تصویر نادرست از "زیبایی"، احساس ناخوشایندی دائمی از ظاهر ‏خود را به زنان القا می‌کند، و زنی که دائم دچار احساس نارضایتی از خویش است، چگونه می‌تواند توانایی‌‌های خود را به ‏دیگران ثابت کند و نقش برابر با مرد را در جامعه ایفا نماید.‏

قدرت، معیار زیبایی مردانه‏

مردان هنوز از پیروی از کلیشه زیبایی برای جذاب ساختن ظاهر خود دور هستند. اگرچه تبلیغ‌های کاشتن مو برای مردان ‏طاس افزایش چشمگیری داشته و استفاده از رنگ مو در میان مردان – برای حفظ ظاهر جوان – رواج یافته، اما توجه شدید ‏به زیبایی اندام در میان مردان آنچنان که در میان زنان شایع است، وجود ندارد. بطور نمونه تنها ده درصد از بیماران ‏‏‌کم‌غذایی را مردان تشکیل می‌دهند. این امر به طور عمده از آن روست که مردان به منابع قدرت فراوانی جز "زیبایی" ‏دسترسی دارند، در حالیکه منبع عمده قدرت برای بسیاری از زنان هنوز "زیبایی" است. ‏

گذشته از آن، سکس وفعالیت جنسی بطور مداوم توسط هالیوود و صنعت سکس و پورنوگرافی تبلیغ می‌شود. پیام این ‏تبلیغات برای مردان، "لذت بردن" از جنس متقابل است، در حالیکه برای زنان دارابودن "جذابیت سکسی" در رابطه جنسی ‏اساسی جلوه داده می‌شود. به بیان دیگر، تبلیغ سکس برای هر دو جنس بر روی زیبایی ظاهری زن تاکید دارد.‏

پژوهش‌های انجام شده در امریکا نشان داده است که زنانی که از استقلال مالی برخوردار هستند، تمایل چندانی به رژیم‌های ‏لاغری نشان نمی‌دهند. وضعیت اقتصادی، میزان استقلال اقتصادی و کنترل فرد برروی زندگی خویش بطور عمده در ‏میزان اعتماد به نفس، و در زمینه مراقبت از خویش، در سلامت روانی و جسمانی زنان تاثیر گذار است.‏

تلاش‌ها ادامه می‌یابد

امروزه فمینیست‌ها بطور عمده برای تعریف گونه‌گونی زیبایی و ستایش اشکال و وجوه گوناگون زیبایی با توجه به ‏ویژگی‌های نژادی متفاوت و تفاوت‌های فردی تلاش می‌کنند. چرا که نارضایتی زن از ظاهرخویش، یکی از شیوه‌های پنهان ‏زن ستیزی است. زنان باید بیاموزند که خود را دوست داشته باشند.‏‎ ‎‏ در این زمینه، پزشکان و روان‌شناسان و متخصصین ‏بهداشت و تغذیه نیز در کنار فمینیست‌ها گام برمی‌دارند و بر اهمیت سلامتی و حفظ اعتماد به نفس برای حفظ سلامتی تاکید ‏کرده و خوش‌اندامی را در بدن سالم تعریف می‌کنند. ‏
خوشبختانه بسیاری از این تلاش‌ها تاحدودی ثمربخش بوده است. بطور نمونه در امریکا چندین دهه است که زنان ‏سیاه‌پوست نیز به عنوان ملکه زیبایی در مسابقات سراسری برگزیده می‌شوند. هنرپیشه‌های زن چاقی هستند که بسیار ‏معروف شده‌اند و بدون شرم درباره هیکل خود صحبت می‌کنند. برخی از آنان مانند کوئین لطیفه ‏Queen Latifah ‏ با ‏وجود هیکل چاق، نقش‌های جذاب و سکسی ایفا می‌کنند. نیز بتدریج تعریف زیبایی با واقعیت مادری همخوانی می‌یابد و ‏مادرشدن و بچه‌دارشدن در میان ستاره‌های هالیوود حتی مد شده است و عکس بسیاری از آنها در دوران حاملگی یا درکنار ‏فرزندانشان برروی مجله‌ها چاپ می‌شود. اندام زن حامله نیز زیبا محسوب می‌شود و از چند سال پیش که تصویر شکم ‏حامله دمی مور‎ Demi Moore، هنرپیشه معروف هالیوود بطور برهنه برروی جلد مجله چاپ شد، نشان دادن شکم حامله ‏نه تنها زشت نیست، بلکه زیبا شمرده می‌شود.‏
اما این همه مانع از ستایش کم‌وزنی و لاغری در فرهنگ عامه نشده است و حتی مادران سعی در لاغر شدن و دورانداختن ‏نشانه‌های مادری از روی شکم و سینه خود از طریق جراحی دارند. از همین رو، نیاز به تلاش‌های جدی‌تر برای مبارزه با ‏تبلیغ "لاغری" به عنوان معیار "زیبایی" احساس می‌شود و متخصصین و مسئولین بهداشت عمومی نیز باید بطور جدی‌تر ‏در تبلیغ سلامتی و آفرینش سنجش‌های جدیدی برای زیبایی بکوشند. اقدام اخیر گردانندگان نمایش مد در مادرید اسپانیا در ‏همین زمینه است. آنها برنامه ریزی کرده‌اند که همه مانکن‌ها پیش از پذیرفته شدن برای شرکت در نمایش مد، باید مورد ‏آزمایش پزشکی قرار گرفته و گواهی تایید سلامت دریافت کنند. با توجه به فراگیری کلیشه‌های "زیبایی" در جهان، به نظر ‏می‌رسد که نیاز به اینگونه گام‌های جدی و رسمی ضروری است. ‏

کارمن گونزالس، مسئول یکی از سازمان‌های غیردولتی مبارزه با بیماری‌های کم‌غذایی در اسپانیا که سالهاست برای وضع ‏چنین مقرراتی در نمایش مد تلاش کرده است، می‌گوید که "اگر طراحان لباس و مانکن‌ها این مقررات را رعایت نکنند، ما ‏باید تلاش کنیم که همانند مساله سیگار کشیدن و منع آن در اماکن عمومی، قانون جدی در این زمینه وضع شود."‏